مسیر تحصیلی من

من بابک اسلامی هستم، پزشک فوق‌تخصص درد. متولد سال ۱۳۶۳ در گرگان و فارغ‌التحصیل پزشکی عمومی از دانشگاه علوم پزشکی مشهد در سال ۱۳۸۸. پس از دوران طرح پزشکی عمومی و چندین سال فعالیت در اورژانس‌ها و مراکز درمانی مختلف، در آزمون دستیاری سال ۱۳۹۴ در رشته تخصص بیهوشی پذیرفته شدم و دوره رزیدنتی بیهوشی خود را در بیمارستان امام خمینی تهران گذراندم. تجربه آموزش و کار در بزرگ‌ترین مرکز آموزشی-درمانی کشور، به من این فرصت را داد که مهارت‌های علمی و بالینی خود را در سطح بالایی توسعه دهم.

about

تخصص، هیئت علمی، پاندمی

در طول دوران دستیاری، همواره جزء رزیدنت‌های برتر بودم و در آزمون بورد تخصصی بیهوشی رتبه دوم کشوری را کسب کردم و به دنبال این موفقیت و علاقه شخصی به آموزش، در سال ۱۳۹۸ به عنوان عضو هیئت علمی گروه بیهوشی دانشگاه علوم پزشکی تهران فعالیت خود را آغاز کردم. این دوره همزمان با پاندمی کووید-۱۹ بود و در کنار اساتید و همکارانم، در خط مقدم درمان بیماران در بخش‌های مراقبت ویژه خدمت کردم.

مسیر تخصصی من در رشته درد

علاقه ی من به حوزه کنترل و درمان درد از دوران رزیدنتی شکل گرفت و همواره در دوره‌های آموزشی مربوط به بی‌حسی‌های موضعی، اولتراسوند در بیهوشی، و تکنیک‌های کنترل درد شرکت داشتم. در کنار فعالیت‌های آموزشی و پژوهشی در دانشگاه، به تدریج نگاه من به درمان درد، از یک علاقه صرف، به یک هدف حرفه‌ای تبدیل شد. سرانجام در سال ۱۴۰۳، وارد دوره فوق‌تخصصی درد در دانشگاه علوم پزشکی تهران شدم تا به طور تخصصی‌تر در این حوزه فعالیت کنم.

about 3

فلسفه من در درمان درد

ارزش زندگی را نه در تعداد سال‌ها، بلکه در کیفیت لحظه‌ها باید جست. آنچه اهمیت دارد، چگونه زیستن است، نه صرفاً زنده ماندن. پزشکی در طول تاریخ، عمر انسان‌ها را طولانی‌تر کرده، اما آیا این طول عمر همیشه با کیفیت همراه بوده است؟ زندگی اگر در بند رنج باشد، اگر درد آن را از معنا تهی کند، آیا هنوز هم زندگی است؟
از نگاه من، بزرگ‌ترین هدیه‌ای که پزشکی می‌تواند به بشر بدهد، نه فقط سال‌های بیشتر، بلکه سال‌هایی با کیفیت بهتر است هدف، نه فقط درمان بیماری، بلکه رهایی از درد و بازگرداندن انسان به تجربه‌ی واقعی زیستن است. رنج، انسان را از خودش و از جهان جدا می‌کند، اما وقتی درد از بین می‌رود، زندگی دوباره معنا پیدا می‌کند. درمان درد، نه فقط تسکین یک احساس ناخوشایند، بلکه بازپس گرفتن زندگی از چنگال رنج است.

about4

فعالیت‌های علمی و آموزشی

در کنار فعالیت بالینی، آموزش ، پژوهش و فعالیت های اجرایی همیشه بخش مهمی از مسیر حرفه‌ای من بوده است. برخی از مهم‌ترین فعالیت‌هایم در این حوزه عبارتند از:
عضویت در کمیته‌های علمی و انجمن های پزشکی، از جمله انجمن بین المللی مطالعه درد و انجمن آنستزیولوژی و مراقبتهای ویژه ایران
معاونت آموزش دستیاری گروه بیهوشی دانشگاه علوم پزشکی تهران
مدرس دوره‌های آموزشی برای دستیاران بیهوشی، دانشجویان بین‌المللی و کارشناسان بیهوشی
سخنرانی و مشارکت فعال در کنگره‌های بین‌المللی بیهوشی و درد
تألیف و انتشار مقالات علمی در مجلات معتبر پزشکی
برگزاری و تدریس در کارگاه‌های آموزشی تخصصی در حوزه بی‌حسی موضعی، سونوگرافی در بیهوشی و تکنیک‌های کنترل درد

درد می رود، زندگی می ماند

پزشکی برای من ترکیبی از دانش، مهارت و درک عمیق از رنج انسان‌ها است. تکنیک‌های پیشرفته و روش‌های علمی مدرن، ابزارهای ما برای تسکین درد هستند، اما این تنها بخشی از مسیر درمان است. آنچه تفاوت ایجاد می‌کند، ترکیب این دانش با تعهد، دقت و شناخت دقیق نیازهای هر بیمار است. امروز، درمان درد دیگر یک رؤیا نیست؛ علم به ما این امکان را داده که با پیشرفته‌ترین روش‌ها، بیماران را از دردهای مزمن و حاد رها کنیم. از روش‌های دقیق تصویربرداری و تکنیک‌های کم‌تهاجمی گرفته تا درمان‌های پیشرفته‌ی مبتنی بر عصب‌شناسی، ما در نقطه‌ای ایستاده‌ایم که می‌توانیم درد را نه فقط کنترل، بلکه از ریشه درمان کنیم. اما این علم، زمانی بیشترین اثر را دارد که در کنار آن، درک و همدلی نیز حضور داشته باشد.
در نهایت، رسالت من در پزشکی این است که هم با علم و مهارت، و هم با درک و تعهد، درد را از میان بردارم و کیفیت واقعی زندگی را به بیمارانم بازگردانم. چرا که در نهایت "درد می‌رود، اما زندگی می‌ماند"
“Pain fades, life remains”

about 6

آن سوی حرفه، علایق شخصی من

زندگی تنها به حرفه و کار محدود نمی‌شود.در کنار پزشکی، همیشه به سینما، موسیقی و عکاسی علاقه‌مند بوده‌ام:
سینما: از نوجوانی به سینما علاقه داشتم و همواره اخبار، نقدها و جشنواره‌های سینمایی را دنبال کرده‌ام. حتی چند فیلمنامه کوتاه با مضامین پزشکی نوشته‌ام.
موسیقی: شنونده جدی موسیقی هستم، اما علاقه اصلی‌ام موسیقی سنتی ایرانی است. از میان بزرگان، محمدرضا شجریان و محمدرضا لطفی بیشترین تأثیر را بر من داشته‌اند. سه‌تار می‌نوازم و نواختن این ساز، هم یک علاقه شخصی و هم راهی برای آرامش ذهنی من است.
عکاسی: به صورت نیمه‌حرفه‌ای عکاسی را دنبال می‌کنم. ثبت لحظات خاص در سفرهایم، چه در داخل و چه خارج از کشور، یکی از تفریحات اصلی من است. در چند مسابقه عکاسی داخلی و بین‌المللی نیز شرکت کرده‌ام و موفق به کسب جوایزی در این حوزه شده ام.